بررسی بازی استارفیلد (Starfield)؛ تا بینهایت و فراتر از آن
Starfield یه بازیه که نیاز به معرفی زیادی نداره. سالهاست که Bethesda با سریهای Elder Scrolls و Fallout دنیاهای بزرگی رو برای بازیکنا خلق کرده و امکان داشتن تجربهای مشابه در یک محیط فضایی، کافی بود تا هر طرفدار بازیهای نقشآفرین مشتاق به تجربه اون چیزی که این استودیو تولید میکنه، باشه. انتظارات بالایی که در اطراف اولین intellectual property) IP) جدید این توسعهدهنده در دههها ایجاد شده بود، به قدری بود که حتی تأخیرهای مکرر نتونست به انگیزه بازیکنان در سراسر دنیا آسیبی بزنه. در این مطلب با بررسی بازی استارفیلد با بنچفا همراه باشید.
عرضه بازی Starfield
بعد از انتظاری طولانی، بازی Starfield بالاخره منتشر شد. قبل از اینکه بریم سراغ بازی استارفیلد (Starfield) باید بگیم که این عنوان تا الان با توجه به امتیازها و نظرهای کاربران تونسته توقعات هر طرفدار Bethesda رو برآورده کنه. البته کسایی که انتظار داشتن این بازی به شدت به سبک شبیهسازی فضایی مثل No Man’s Sky و Elite Dangerous نزدیک باشه شاید کمی ناامید بشن. ولی این بازی یک بازی کاملا منحصربهفرده که تجربه جدیدی از این فضارو برای گیمر به وجود میاره. از نظر خوب یا بد، Starfield به اصطلاح یک بازی اصیل Bethesda بهشمار میره.
🔴 آپدیت تازه: «راهنمای جامع بازی استارفیلد» رو در بنچفا بخونید.
شروع بازی استارفیلد
اگرچه استارفیلد به بازیکنان تقریباً آزادی کامل برای نوشتن داستان خودشون رو در دنیای بازی میده، اما شبیه به بازیهای اخیر استودیو، دارای یه داستان مرکزیه که بهنظر واقعاً جذاب میاد. بعد از ساختن شخصیت سفارشی خودشون از طریق یه ابزار شخصی سازی و ساخت شخصیت که انواع گزینههای مختلف در مورد نوع بدن، ویژگیهای صورت و ویژگیهای شخصیتی رو ارائه میده و همچنین دو گزینه جالب برای نقش آفرینی مثل ویژگی خانه مبنا که باعث مالکیت شخصیت در یک خانه کوچک میشه اما با یک قرض وام برای پرداخت به پایان میرسه، بازیکنان به یه روز عادی در زندگی شخصیت خودشون پرتاب میشن و در معادن به عنوان یک کارگر برای Argos کار میکنن. این روز کاری، با وجود اینکه به نظر عادی میاد، اما در ادامه به شدت ویژه میشه. یعنی وقتی که کارگرها یک اثر هنری مرموز پیدا میکنن، به شخصیت اصلی داستان نگاه جدیدی از چیزهای بینظیری میده.
به محض کشف آثار هنری، شخصیت اصلی توسط Constellation، یک گروه از جستجوگرها مستقر در New Atlantis، که همچنین به دنبال آثار هنری هستن، مورد نظر قرار میگیره. با پیوستن به اونها، شخصیت اصلی به سراسر راه شیری برای پیدا کردن بیشتر از این موارد مرموز سفر میکنه و در نهایت با برخی از رمز و رازهایی که تأثیرات زیادی برای تمام کیهان داره، روبهرو میشه، در حالی که کاراکتر اصلی با افراد مختلفی آشنا میشه و در واقع سرنوشت خودش رو شکل میده.
بدون اسپویل کردن چیزی و بهراحتی نمیشه گفت که داستان بازی Starfield چرا بهترین داستانهای تاریخ Bethesda محسوب میشه. اسرار پیرامون آثار هنری و کشفهایی که بازیکنان در طول ماجرا خواهند داشت به خوبی ارائه شده و تجربه این بازی رو جذاب نگه میدارن، به ویژه اگر کسی بخواد اکثر محتوای اختیاری و همه سایدمیشنها رو بازی کنه. تصمیمها و انتخابهایی هم که در مسیر کاراکتر قرار میگیره هم مهم هستن و به داستان اصلی ارزش بازی مجدد رو میدن.
استارفیلد به بازیکنان آزادی میده
واقعیت اینه که هیچ کس نباید فقط ماموریتهای داستان اصلی رو پیش ببره و از امکانات فراوان Starfield چشمپوشی کنه، حتی اگه به انجام ماموریتهای تصادفی برای Credits علاقه نداره. بخش زیادی از محتوای جانبی بازی، که شامل ماموریتهای مختلف و Companionـه ساخت دنیا و شخصیتپردازی عالی ارائه میده و به بازیکنان اجازه میده به عمق تاریخ بزرگ و جذاب دنیا وارد بشن. حتی فقط نگاه کردن به ساختمانها، سازهها و غیره میتونه اطلاعات اضافی در مورد دنیا و تاریخ غنی که داره رو ارائه بده.
در عوض، در مورد موفقیت و عدم موفقیت Companionها میشه کلی صحبت کرد، ولی این بیشتر به ترجیح شخصی بستگی داره تا توسعه یا شخصیتپردازی محدود یا بد. فکر میکنم بعضی از اونها، مثل Barrett، به دلیل شخصیت پردازی و شوخ طبعی، برای همه محبوب باشه، در حالی که بقیه مثل Sarah، شاید کمتر مورد مورد علاقه باشن. باز هم، در این مسئله تجربه هر فرد میتونه متغیر باشه.
پرداخت به جزئیات بینظیر در بازی استافیلد
در هر صورت، با توجه به چیزی که Bethesda درست کرده، احساس میشه Companionها جزئی اساسی از ماجرا هستن. Companionها فقط پشت بازیکنان حرکت نمیکنن و بهشون در جنگ با دشمنان کمک نمیکنن، بلکه نظراتشون در مورد وقایع فعلی رو هم میگن و اغلب در دیالوگ با NPCهای دیگه تعامل دارن؛ اونها با هم در سفینه اگر به عنوان خدمه باشن با همدیگه صحبت میکنن. اغلب این تعاملات خیلی جالب هستن و شخصیتپردازیها رو بهبود میبخشن. تمام Companionها همیشه در جای خودشون قرار دارن، بدون توجه به جنسیت شخصیت اصلی. بنابراین این یک مزیت قطعی در مورد امکانات نقشآفرینی محسوب میشه که میتونیم تعامل جذابی رو بین شخصیتها شاهد باشیم. همچنین همیشه به فعالیتهای بازیکن عکسالعمل نشون میدن و اگه بازیکن کاری انجام بده که دوست نداشته باشن، بازی رو ترک میکنن. :)))))))) به عنوان مثال، Sam Cole اگر به دلایلی به نبرد و کشتن افرادی از ائتلاف متحد یا ائتلاف Freestar برید، ازتون دور میشه.
با وجود کیفیت بالای شخصیتها و داستان Starfield، باز هم اینها بهترین ویژگیهای بازی نیستن، چرا که گیمپلی تونسته اونو ارتقا بده، البته با برخی نکات. از نظر اصالت همونطور که قبلاً اشاره شد، بازی یک بازی Bethesda اصیله، پس اونها که Skyrim و آخرین بازیهای سری Fallout رو بازی کردن، قبلاً میدونن باید انتظار چه چیزی رو داشته باشن.
در ابتدای ماجرا، یک داستان به بازیکن داده میشه و در این مسیر اصلی باید ماموریتهای مربوط به خط داستانی رو انجام بدن، اما بازی به بازیکنان این امکان رو میده که دستشون برای نوشتن داستانهای خودشون با انتخابها و اقدامات مختلف باز باشه. از این نظر، پیشزمینه بازی هم به خوبی کار میکنه و این امکان رو فراهم میکنه. چون داستان هیچ فوریتی نداره، حداقل در ابتدا. جمعآوری آثار هنری برای Constellation قطعاً مهمه، اما مسئله مرگ و زندگی نیست، پس امکان داشتن تجربه خودتون در تضاد با داستان اصلی نیست، برخلاف بازیهای نقشآفرین دیگه مثل Baldur’s Gate 3 و Cyberpunk 2077.
خودت رو در دنیای استارفیلد پیدا کن
حالا چطور بازیکنان میتونن خودشونو در Starfield پیدا کنن؟ به انواع مختلفی. میتونید وفادار به هدف Constellation بمونید و با کشتیای که توسط Barrett بهتون هدیه داده برید و سیارات رو برای اکتشاف شروع کنید، میتونید به دزدان دریایی Crimson Fleet بپیوندید و باعث ترس در راه شیری بشید، میتونید پایگاهها رو در سیارات مسکونی بسازید، میتونید کارهای تصادفی انجام بدید و یک مزدور واقعی بشید، یا میتونید به هر جا که دلتون خواست برید و داستانهای زیادی که این دنیا برای گفتن داره رو تجربه کنید. در حالی که ماموریتهای اصلی معمولاً پیچیدهترینها از نظر داستان و گیمپلی هستن، بسیاری از ماموریتهای جانبی میتونن با ماموریتهای اصلی در مورد محتوا رقابت کنن. تقریباً همهی اونها، به جز ماموریتهای ائتلافهای تراکم، اکتشاف و از بین بردن، داستانهای بسیار جذابی برای گفتن دارن و باید تجربه بشن تا بتونن بهترین چیزها رو از بازی به نمایش بذارن. همچنین میتونن به چندین روش مختلف کامل بشن و انتخابهایی که در طول بازی انجام میشه میتونن تأثیر دائمی روی دنیا و شخصیتها داشته باشن.
ایرادات فنی بازی Starfield
در ادامه بررسی بازی استارفیلد میخوایم ببینیم از نظر فنی چقدر تغییر کرده و چه ایراداتی داره. از نظر فنی، بازی Starfield قطعاً نسبت به آخرین بازیهای Bethesda کیفیت بسیار بیشتری داره. به وسیله یک دید اول شخص، که بهنظر میاد خوب عمل میکنه، یا یک دید سوم شخص از نزدیک به شانه، بازیکنان به مکانهای مختلفی سفر میکنن، از شهرهای آینده تا مناظر زیبا و پر از خطرات متفاوت. گاهی هم با دشمنانی مثل انسانهای دیگه و موجودات فضایی برخورد میکنید. مکانها به طور کلی اندازه خوبی دارن، و روشهای مختلفی هم برای جابهجایی وجود داره. در بازی استارفیلد با توجه به سیستم سفر سریع بزرگ بازی اجازهی عبور سریع از مسافتهای بزرگ رو با چند دکمه یا کلیک میده. به نظر میاد که تلاش مشتاقانهای در بخش گرافیک و دیزاین گذاشته شده باشه تا Starfield به عنوان یک بازی نسل بعدی معرفی بشه. از نظر فنی، بازی به نظر میاد که بسیاری از اشکالات تکراری بازیهای قبلی Bethesda رو نداشته باشه، اما طبق گزارش کاربرها ممکنه با مشکلات کوچکی روبهرو بشید. به عنوان مثال، برخی از بازیکنان گزارش کردن که با مشکلاتی مانند کرش و افت فریمریت هنگام اجرای بازی مواجه شدن.
در عین حال، مبارزات هم در بازی Starfield نسبت به بازیهای قبلی بهبود قابل ملاحظهای داشته. به نظر میاد که از نظر اصولی احساس متفاوتی از بازی Fallout 4 نداره، اما جزئیات مهم هستن. انواع مختلفی از اسلحه وجود داره که میتونن برای اثرات منحصر به فرد تغییر کنن و انیمیشنهای تیراندازی باعث میشن که مبارزه با دشمنان از ابتدا لذتبخش به نظر بیاد. بهعلاوه، سیستمهای نقشآفرینی بهتر، به سفارشیسازی عمیق شخصیت اصلی کمک زیادی میکنه و میتونه با تعداد زیادی مهارت مختلف که گزینههای جدیدی مثل قابلیت استفاده از بسته پرواز و یادگیری قدرتهای بیشتر برای انواع اسلحه و … رو فعال میکنه. اما واقعیتی که مبارزه رو واقعا درخشان میکنه، تواناییهای ویژهای هستن که میتونید بعد از رسیدن به بخشی از داستان اونها رو باز کنید، که به بازیکنان ابزارهای لازم برای بازی کردن شخصیت خودشون به هر نحوی که میخوان رو میده.
Starfield همچنین یکی از چند بازی کامپیوتریه که در سالهای گذشته بدون مشکلات عملکردی اساسی منتشر شده. در حالی که تنظیمات native 4K، high یا ultra همچنان به سخت افزار قدرتمند نیاز داره اما بازی با تنظیمات متوسط روی سخت افزار میان رده هم به خوبی اجرا میشه.
در وضوح 4K، تنظیمات متوسط تا پایین، FSR2 و Resolution داینامیک، بازی با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه یا چیزی در این محدوده روی سیستمی با مشخصات (کارت گرافیک i7 10700 ،RTX 3070 و ۱۶ گیگابایت رم) اجرا میشه. کاهش وضوح به 1440p، افزایش تنظیمات به ترکیبی از متوسط و بالا و خاموش کردن FSR2، باعث میشه که این بازی به میانگین ۸۵ فریم بر ثانیه در مبارزه باز و حدود ۱۰۰ فریم بر ثانیه در مناطق کوچک و بسته شده اجرا بشه. این میانگین فریم همراه با هیچ گونه کندی و لگ اجرا میشه که ما معمولا پس از عرضه همچین چیزی رو خیلی کم میبینیم. واضحه که زمان توسعه اضافی و تعداد کمتری از پلتفرمهای هدف به این موضوع کمک کردن.
گیم پلی بازی استارفیلد Starfield
بازی Starfield بدون شک روی کامپیوتر خوب اجرا میشه اما چگونه به نظر میاد؟ در حالی که مدلهای شخصیتی ممکنه که نیاز به جزئیات بیشتری داشته باشن، به ویژه بیانهای چهره، مکانها به طور شگفتانگیزی زیبا هستن. شهرهای بزرگ مانند New Atlantis احساس شهر فضایی رو ارائه میدن در حالی که شهرهای دیگه مانند Akila ،Cydonia و مریخ ویژگیهای منحصر به فردی دارن که اونها رو از دیگران متمایز میکنه. Neon به راحتی یکی از نقاط قوت تصویری بازی محسوب میشه: یک شهر منحصربهفرد و سایبرپانکی روی یک سیاره آبی که مطمئناً مورد علاقه طرفداران قرار میگیره. مناظر سیارهها هم به عنوان مکانهای مهم دیگه خوب عمل میکنن، اگرچه بعضی از اونها بعد از مدتی کمی تکراری به نظر میرسن. البته این امر قابل انتظاره؛ با توجه به تعداد زیاد سیارههای موجود در بازی.
در این مقاله میتونید سیستم مورد نیاز بازی استارفیلد رو بخونید.
جمعبندی از بررسی بازی استارفیلد
در این مطلب از بنچفا به بررسی بازی استارفیلد پرداختیم. ممکنه شما هم درباره این بازی شنیده باشید که استارفیلد بهترین بازی قرنه. ما نمیتونیم خیلی این حرف رو تایید کنیم چون در سالهای اخیر بازیهای بسیار فوقالعاده و تاثیرگذاری در صنعت گیم دیده شده اما بدون شک میشه گفت این بازی بزرگترین بازی ساله. در مجموع، Starfield یک عنوان جذابه که به بازیکنان اجازه میده داستان خودشون رو در دنیای فضایی گستردهای بنویسن. با داشتن تاریخ توسعهدهنده Bethesda و سابقه موفقیتهایی مانند Skyrim و Fallout 4، این بازی از نظر داستانی و جهانسازی بسیار مهیجه و تجربهای بیپایان در انتظار بازیکنان داره. هر چند که بازی به نظر ممکنه مشکلات فنی و گرافیکی کوچیکی داشته باشه، اما از نظر کلی، بازی Starfield به عنوان یک اثر اصیل و جذاب در دنیای بازیهای نقشآفرین به حساب میاد.