
چه مکی برای ما مناسبه؟ راهنمای کامل خرید مک!
انتخاب مک شبیه انتخاب کفش رسمی نیست که فقط اندازهاش مهم باشه؛ بیشتر شبیه انتخاب ابزار کاره. باید ببینی چی میخوای بسازی، کجا کار میکنی، چهقدر جابهجا میشی و مهمتر از همه، چهقدر طولانی زیر فشار کار میمونی. همهی مکها روی کاغذ سریعن، ولی تفاوت اصلی توی پایداری عملکرد، صدا و حرارت، پورتها، قابلیت ارتقا/اتصال و بودجه خودش رو نشون میده. قراره تو این راهنمای خرید مک تمام نکات مهم در خرید مک رو براتون باز کنیم و شما رو در انجام این کار راهنمایی کنیم. با بنچفا تا پایان این مطلب همراه باشید.
دنیای بزرگ مک؛ مک دسکتاپ و لپتاپ!
اپل لاینآپ بزرگی از مک داره. در حال حاضر ۲ مدل مکبوک و ۴ مدل مک دسکتاپ تولید میکنه. لپتاپهای مک یا همون مکبوک شامل این مدلهان:
- Macbook Air
- Macbook Pro
این دو مدل در حال حاضر در سریهای مختلفی تولید میشن که جلوتر بهشون میرسیم. به جز این، ۴ مدل هم مک دسکتاپ تولید میشه:
- Mac Mini
- iMac
- Mac Studio
- Mac Pro
اگه شما بدون آشنایی با این مدلها و کاربردشون سراغ خرید برید، علاوه بر اینکه گیج میشید، ممکنه پولتون رو هم به درستی مدیریت نکنید. حالا بریم با تکتک این مدلها آشنا بشیم.
Macbook Air؛ سبکِ خوشسفر برای استفاده روزمره تا تولید محتوای سبک
اگر لپتاپی میخوای که همیشه همراهت باشه، دیر شارژ بخواد و توی کافه، دانشگاه یا حتی سفر دستوپات رو نبنده، «مکبوک ایر» دقیقاً برای شما ساخته شده. این دستگاه با طراحی نازک و بدون فن، کاملا بیصدا کار میکنه و برای کاربریهای روزمره مثل وبگردی، آفیس، نتبرداری، کلاس آنلاین، مالتیمدیا، تولید محتوای سبک، ادیتهای سادهی عکس و حتی ادیت ویدیوهای کوتاه عالیه. مزیت بزرگش اینه که زیر بارهای کوتاه خیلی سریع عمل میکنه و چون فن نداره، تجربهات همیشه آروم و بیصداست.

اگر کار تو از اون مدلهاییست که پروژههای سنگین رو ساعتها باز میذاری—مثلاً رندر ویدیو طولانی، کامپایلهای بزرگ یا اجرای مدلهای یادگیری ماشینی، اینجاست که مکبوک ایر کمکم داغ میشه و سرعتش رو برای محافظت از خودش پایین میاره. این یعنی برای «استرس طولانی»، این دستگاه انتخاب ایدهآلی نیست. تهِ تهِ کاربرد منطقیِ ایر اینه که بتونی یک پروژهی ویدیویی سبک در حد 1080p با چند لایه، یا یک پروژهی برنامهنویسی متوسط رو راحت جمع کنی؛ برای پروژههای بسیار سنگینِ مداوم بهتره سراغ پرو بری.
در انتخاب کانفیگ، اگر نیاز به باز بودن چند برنامه باز همزمان دارید، 16 گیگ رم خیالت رو راحت میکنه. ۲۵۶ گیگابایت حافظه هم اگه فایل زیادی روی دستگاه نگه نمیدارید یا سمت تولید محتوا نمیرید کافی و مناسبه، اما پیشنهاد ما انتخاب مدلهای ۵۱۲ گیگابایته که خیالتون برای مدت طولانی راحت باشه.
Macbook Pro; Oh. So. Pro.
پرو همون چیزیه که اسمش میگه: پایداریِ قدرت زیر فشار طولانی. وجود فن یعنی دستگاه میتونه دمای چیپ رو مدیریت کنه و برای ساعتها با سرعت بالا کار کنه. اگر پروژههای ویدیویی لایهلایه داری، اگر تدوینهات توی Final Cut یا Davinci Resolve سنگین میشن، اگر After Effects باز میذاری و رندر میگیری، یا توسعهدهندهای که پروژههای بزرگ رو مدام Build میکنی، پرو انتخاب طبیعیه. نمایشگرهای پرو هم معمولاً روشنایی و نرخ نوسازی بالاتری دارن و برای تدوین و کارهای حرفهای دقیقترن. همونطور که اپل گفت: Oh. So. Pro.

Macbook Pro برای استفادههای حرفهای فوقالعادهست، حالا هرچی که باشه. اگه نیازه که پروژههای سنگین Xcode رو تند و تیز بسازی، سِشنهای حجیم Logic Pro با دهها ترک و پلاگین رو بدون هنهن کردن اجرا کنی و در نهایت، زیر فشار مداوم، سرعتت نخوابه. اگر بین سایزها مرددی، نسخههای بزرگتر معمولاً سیستم خنککاری بهتری دارن و زیر فشار راحتترن. همچنین باتری بزرگتری دارن و صفحهشون دستتون رو در برخی کارها بیشتر باز میذاره.
برای کانفیگ، تدوینگرها و موشندیزاینرها همون اول رم بالاتر بگیرن (۲۴ یا ۳۲ گیگ به بالا)، چون بازکردن چند نرمافزار سنگین همزمان معمولاً قاتل رم پایینه. همچنین در طول مدت اگه کارهاتون سنگینتر بشن دیگه راهی برای ارتقا ندارید. برای حافظه داخلی هم اگر با ویدیو سروکار داری، ۵۱۲ گیگابایت کافیه، مگر اینکه ویدیوهاتون فوتیجهای زیادی داره و از فرمتهای Log و ProRes استفاده میکنید که سریعا پرش میکنید. در هر حال برای کارهای حرفهای پیشنهاد ما اینه که یه حافظه اکسترنال حجیم داشته باشید.
Mac Mini؛ ورودی اقتصادی به دنیای مک دسکتاپ
اگر دستگاه پرتابل لازم نداری و میخوای با کمترین هزینه ممکن وارد اکوسیستم مک بشی، مک مینی شاهکلیده. یک کیس کوچیک و ساکته که به مانیتور و کیبورد/ماوس خودت وصل میکنی و برای خیلی کارها انتخاب فوقالعادهایه! این دستگاه عملا از پس هر کاری که جلوش بذارید برمیاد مگر اینکه دیگه خیلی فراتر از سختافزارش باشه. آخرین مدل Mac mini به تراشه M4 یا M4 Pro مجهزه و باهاش به راحتی میتونید سراغ ادیت عکس و ویدیو، موشن افکت و حتی برنامهنویسی سنگین برید. مزایای اصلی مک مینی، مصرف برق کم و نویز پایینشه که باعث شده این دستگاه علاوه بر یک سیستم دسکتاپ جمع و جور، به عنوان یک سرور خانگی یا دیتاسنتر هوش مصنوعی هم استفاده بشه.

مکمینیهای جدید با چیپ M4 علاوه بر اینکه خیلی کوچیک و کممصرفن، منبع تغذیه داخلی هم دارن. این یعنی مستقیم یک کابل از پریز به اونها میخوره و آداپتر جدا نداره. این مزیت بزرگی برای فضاهای محدود محسوب میشه.
البته که همه چیز درباره این دستگاه خوب نیست و محدودیتهای خودش رو هم داره. بزرگترین محدودیت این دستگاه میشه محدودیت خنککنندگی؛ حتی مکبوک پرو هم که یه لپتاپه سیستم خنککننده بهتری داره! مکمینی از یک فن کوچیک روی یک سطح فلزی کوچیک برای خنک کردن چیپ قدرتمندش بهره میبره که هرچند به خاطر بهینگی مصرف چیپهای اپل عملکرد خیلی خوبی به نمایش میذاره، اما همچنان زیر فشار سنگین کم میاره.
مشکل بعدی پورتهای بسیار محدود این دستگاهه. عملا اگه شما میخواید از این دستگاه استفاده کنید باید به فکر خرید هاب باشید، درست مثل مکبوک. مکمینیهای جدید تنها ۲ پورت USB-C جلوی دستگاه و ۳ پورت USB-C دیگه پشت دستگاه به شما میدن. تنها مزیتی که هست، اینه که تمام این پورتها Thunderbolt هستن و سرعت خیلی بالایی دارن، به همین خاطر میتونید به هر کدوم یه هاب بزنید و عشق کنید. در هر حال اجبار به خرید هاب جدا خیلی اذیتکنندهست.

ما مکمینی رو به خیلی از کاربران پیشنهاد میکنیم، اما خب باید این موضوعات رو در نظر داشته باشید. اگه کارهاتون وارد حوزه «خیلی سنگین» نمیشه و فشار ۱۰۰ درصدی به دستگاه نمیاره این دستگاه برای شما عالیه. منظور از فشار ۱۰۰ درصدی فشاریه که دیگه دستگاه مجبوره از تمام توانش برای مدت طولانی استفاده کنه؛ مثلا رندری که کلی موشن افکت داره و تدوین و رندرش ساعتها زمان میبره فشار زیادی به این دستگاه میاره. البته کاربران گفتن که استفاده از اگه یه فن یا پنکه کوچولو بذارید کنارش و خود مکمینی رو به شکل عمودی بذارید، مشکل تا حد زیادی رفع میشه ولی خب باز هم محدودیتیه که باهاش روبرو هستید.

برای کانفیگ هم دوباره ما همون پیشنهاد قبلی رو میدیم؛ ۱۶ گیگابایت حافظه رم کافیه، اما اگه برای ادیت ویدیو از دستگاه استفاده میکنید بهتره سراغ ۲۴ گیگابایت حافظه رم برید. با توجه به اینکه این دستگاه دسکتاپه ما پیشنهاد میکنیم هزینه زیادی برای حافظه نکنید و بعدا اگه نیازتون شد استیشن حافظه رومیزی تهیه کنید و چند حافظه SSD و HDD رو با یک پورت به دستگاه وصل کنید!
آیمک؛ یک All-in-One کم حجم و کم جا!
iMac در دو حالت انتخاب خیلی خوبیه؛ اگر از شلوغی کابل و کیس خوشت نمیاد و دلت میخواد همهچیز یکجا و مرتب باشه، آیمک انتخاب خوشرنگ و خوشقیمتیه؛ یا اگر صرفا جا برای گذاشتن یک مانیتور دارید، مثلا اگه سیستمتون در حال خونهست یا میز کوچولویی دارید.

به طور خلاصه iMac: یه سیستم کامل با نمایشگر داخلی با کیفیت بالا، اسپیکرهای مناسب و دوربین و میکروفون یکپارچه یعنی هم برای کارهای روزمره و هم برای دفاتر شیک، استودیوهای آموزشی و تولید محتوای سبک حرف برای گفتن داره. به علاوه به همون چیپی مجهزه که روی Mac Mini یا Macbookهای پایه هم هست! برای طراحان گرافیک و عکاسها که بیشتر با Lightroom/Photoshop سر و کار دارن و نیازشون به رندرهای دیوانهوار نیست، آیمک یک «ماشین روزانهی خیلی تمیز» حساب میشه. همچنین برای محیطهای کاری که فضای کاری به طور کلی محدوده آیمک میتونه انتخاب خیلی خوبی باشه.
آیمک دوباره به همون محدودیتهای مک مینی میرسه؛ سطح خنککنندگی کم باعث میشه که چیپ این دستگاه زیر فشار کم بیاره. همچنین این دستگاه پورتهای کمی داره. میشه گفت iMac یک مکبوک بدون قابلیت جابجاییه! مزیت این دستگاه نسبت به مکمینی، یک صفحه نمایش با کیفیت تصویر فوقالعادهست. البته شما میتونید مانیتور اکسترنال هم به این دستگاه وصل کنید.

اگه به دنبال خرید این دستگاه هستید، با توجه به محدود بودن استفادهش ما دوباره میگیم که ۱۶ گیگابایت رم براش کافیه، اگر هم تدوین دارید ۲۴ گیگابایت رم. حافظه ذخیرهسازی هم معذلیه؛ شما وقتی مک مینی میخرید میتونید حافظه اکسترنال رو بذارید روش یا زیرش یا هرجایی که میخواید، ولی اتصال حافظه اکسترنال به مکمینی درسته که به همون راحتیه، اما خب قاعدتا اگه رفتید سراغ مکمینی جای خاصی برای قرار دادن حافظه ندارید! در کل ما دوباره پیشنهادمون ۵۱۲ گیگابایت حافظه یا ۱ ترابایت در نهایته. اپل حافظه رو واقعا گرون حساب میکنه!
مک استودیو؛ قدرت رومیزی حرفهای با صدای کم و پورتهای حسابی
اینجا وارد قلمرو حرفهایها میشیم. اگر پروژههات واقعاً سنگینه—مثلاً تدوین چند دوربین 4K/8K، موشندیزاین سطح بالا، پروژههای بزرگ After Effects، کار صدای حرفهای با ترکها و پلاگینهای زیاد، شبیهسازیها و کامپایلهای طولانی—مک استودیو بهت «قدرت پایدار رومیزی» میده بدون اینکه مثل یک ورکاستیشن سنتی جا بگیره و سر و صدا راه بندازه. پورتهای متنوع، امکان اتصال نمایشگرهای متعدد و خنککاری جدی یعنی دستگاه برای کارِ مداوم ساخته شده.

تهِ تهِ کاربرد مک استودیو اینه که بتونه جایگزین یک ورکاستیشن حرفهای بشه برای تیمهای تدوین، استودیوهای موشن، استریو/سراند میکسینگ، تیمهای iOS/macOS با بیلدهای سنگین و حتی پروژههای علم داده که به CPU/GPU داخلی تکیه میکنن. اگر کارت به جایی رسیده که هر ثانیه برات سرمایه زیادیه و هر دقیقه رندر یا بیلد اضافی هزینهست، جهش از مینی و مکبوک به «مک استودیو» روی خروجیات اثر مستقیم میذاره.
مثل قبل، رم دوباره همون ابتدا باید مشخص بشه؛ ۳۲ یا ۶۴ گیگ برای خیلی از تیمها نقطهی تعادل خوبیه، و اگر Houdini/Blender با صحنههای خیلی سنگین داری، هرچی بیشتر بهتر. برای حافظه هم چون که خب قاعدتا پروژههاتون سنگینن و در طول مدت هم ممکنه با مشکل مواجه بشید، بهتره از همون ابتدا مدل ۱ یا ۲ ترابایت رو تهیه کنید. در آینده دستتون برای تهیه حافظه اکسترنال بازه، ولی حافظه اینترنال هم ضروریه.
آخرین مدل Mac Studio با چیپ M3 Ultra یه مدل هم با ۵۱۲ گیگابایت یونیفاید مموری داره. حالا چرا دارم اونو نام میبرم؟ هوش مصنوعی! تو تستهای خیلی از کاربران این دستگاه یه غول واقعی برای هوش مصنوعی محسوب میشه و شما میتونید چیزی نزدیک به ۴۰۰ گیگابایت حافظه رم صرفا به پردازنده گرافیکی اختصاص بدید که میتونه سنگینترین مدلها رو هم با عملکرد خیلی خوبی براتون اجرا کنه.
مک پرو؛ مک استودیو + درگاه PCIe

مک پرو با Apple Silicon قلبِ هیولای قابل ارتقای قدیمی نیست؛ رمش مثل بقیهی خانواده روی چیپ یکپارچه است و GPU مجزا روی PCIe نمیپذیره. پس چرا هنوز وجود داره؟ چون یک سری کارها هست که فقط با کارتهای PCIe حل میشن: کارتهای کپچر و I/O ویدئویی سطح پخش زنده، کارتهای شبکهی ۲۵/۴۰/100GbE، کنترلرهای ذخیرهسازی خیلی خاص، کارتهای شتابدهندهی اختصاصی و زیرساختهای استودیویی. اگر استودیو، پخش زنده، سالن تدوین تحت شبکه یا ورکفلوهایی داری که به چندین کارت PCIe نیاز واقعی دارن، مک پرو دلیل منطقی پیدا میکنه.

تهِ تهِ کاربرد مک پرو اینه که وسط یک Pipeline پخش یا Post سنگین قرار بگیره و با چند کارت I/O، استوریج و شبکهی پرسرعت، بهصورت ۲۴/۷ پایدار کار کنه. اگر کارت به این سطح از زیرساخت نمیرسه، مک استودیو خروجی نزدیک به پرو بهت میده با هزینه و حجم کمتر.
نکات حیاتی قبل از خرید مک
اول اینکه واقعاً ببین چقدر قابلحمل بودن براتون مهمه. اگر هر روز جابهجایی داری، وزن و شارژ مکبوک ایر یا پرو بهت آزادی عمل میده. همچنین برق ناپایدار ایران هم باعث میشه مکبوک خرید خیلی منطقی برای کاربران حرفهای محسوب بشه!

اگر میز ثابت دارید و نمایشگر خوب هم دم دسته، مک مینی یا استودیو معقولتره. مک استودیو خصوصا برای کاربرانی که پروژههای خیلی سنگینی دارن و سرعت کار براشون خیلی مهمه، انتخاب فوقالعادهای محسوب میشه.
دوم، رم رو دستکم نگیرید؛ مرورگرها، IDEها و نرمافزارهای رندر رم رو قورت میدن. برای استفادهی عمومی ۱۶ گیگ استاندارد خوبیه، برای کار جدی یا توسعهی سنگین از ۲۴/۳۲ گیگ به بالا شروع کنید.
سوم، حافظه داخلی. ما به طور کلی پیشنهاد نمیدیم که مک با حافظه داخلی زیاد برید، مگر اینکه جدی نیاز دارید. اپل جدا با قیمت خیلی بالایی حافظه اضافه رو حساب میکنه و اصلا منطقی نیست. پیشنهاد ما به طور کلی اینه که ۵۱۲ گیگابایت حافظه داخلی تهیه کنید و کنارش یه حافظه اکسترنال تهیه کنید؛ اینطوری با پرداخت هزینه کمتر، حافظه کلی بیشتری دریافت میکنید. تنها حالتی که خرید حافظه داخلی بیشتر منطقیه، مک استودیوئه که قراره مدت زیادی پروژههای سنگینی رو باهاش هندل کنید.
چهارم، اگر نمایشگر خارجی برات مهمه، حتماً قبل از خرید چک کن که مدل و نسل چیپ چند خروجی رو همزمان و با چه رزولوشنی پشتیبانی میکنه—این مورد بین نسلها و کانفیگها فرق میکنه.
کلام آخر: تصمیم درست برای شما کدومه؟
همهی مکها سریعن، ولی سرعت لحظهای با سرعت پایدار فرق داره. در حال حاضر ما هم Macbook Pro با چیپ M4 داریم و هم Macbook Air با چیپ M4، ولی مکبوک ایر در خیلی از کارهایی که اون پرو میتونه بکنه کم میاره.

به طور خلاصه، اگه دنبال یه لپتاپ سبک هستید که خیلی کار براتون انجام بده و هی دنبال کابل شارژ نباشید، مکبوک ایر خوراک شماست. ما خودمون از مکبوک ایر برای خیلی کارها استفاده میکنیم و حتی ویدیوهای یوتوب بنچفا رو باهاش ادیت میکنیم و مشکلی باهاش نداشتیم. به جرات میتونم بگم برای ۸۰٪ مردم، مکبوک ایر یه انتخاب فوقالعاده محسوب میشه.
اگه کار سنگین دارید و جابجایی همچنان براتون مهمه، مکبوک پرو راست کار شماست. این دستگاه خصوصا مدلهای رده بالاش قدرت خیلی بالایی رو به نمایش میذارن و همچنان سبک و قابل حملن. صفحه نمایش فوقالعاده و اسپیکر بیمثالی هم دارن که برای کاربران زیادی مهمه.
دسکتاپ هم که مشخصه. اگه کارتون سنگین و طولانی نمیشه، مکمینی. اگه سنگین و طولانی نمیشه و فضاتون محدوده، آیمک. اگه سنگین و طولانی میشه و سرعت براتون مهمه، مک استودیو. مک پرو هم صرفا برای استودیوهایی مناسبه که کارتهای PCIe خیلی مهمه.
سپاس که تا پایان راهنمای خرید مک همراه بنچفا بودید. نظرتون درباره کامپیوترهای اپل رو برامون بنویسید و تجربهتون از کار با این دستگاهها رو کامنت کنید تا باقی کاربران هم بتونن بهره ببرن.