استارفیلد بازی خوبیه؟ تجربه بازی Starfield
حتی در بازاری که با بازیهای بزرگ و گسترده پر شده، Starfield راه خودش رو پیدا کرده و شروع به درخشیدن کرده. با بهرهگیری از گیمپلیای که بتسدا (Bethesda) با بازیهای The Elder Scrolls و Fallout برامون جا انداخته، Starfield محدوده جستوجو رو به یک کهکشان از منظومههای متفاوت، سیارهها و سفینهها گسترش میده. استارفیلد با استفاده از فضا و محیط جذابش، فعالیتها و ماموریتهایی رو برای شما طراحی کرده که تازگی دارن. البته این نوع محتوا برای کسی که به تمرکز بر روند بازی و گام به گام جلو بردنش عادت نداره ممکنه کمی غریبه باشه. اما بازیکنان میتونن صدها ساعت از آزمایش در یک محیط علمی تخیلی غنی رو انجام بدن که همین ارزش حداقل یکبار تجربه رو داره. تا پایان این مطلب با بنچفا همراه باشید.
شروع بازی استارفیلد
درباره بازی در بررسی بازی استارفیلد به طور مفصل صحبت کردیم. چند ساعت پس از انتشار کرک بازی استارفیلد در دسترس قرار گرفت و به همین خیلی از کاربرها نسخه کرک شده بازی استارفیلد رو دانلود کردن. کاراکتری که در این بازی میسازید به عنوان یک معدنچی فضایی کارش رو شروع میکنه که بهطرز ناگهانی برخورد با یک شیء باعث فاش شدن اسرار قدیمی از جهان میشه. این حادثه شما رو به گروهی از کاوشگران محدود متصل میکنه که در حال تلاش برای رمزگشایی از این راز هستن. این معرفی شما رو وارد شبکهای گسترده از جهانهای مستعمراتی انسانی میکنه که پس از مهاجرت از زمین بوجود اومدن.
در بازی استارفیلد با شخصیتها و تعاملهای جدید در هر قدم از مسیر شما گفتگوها و داستانگوییهای بسیار خوبی رو در این عنوان مشاهده میکنید. داستانهایی که در این بازی استارفیلد باهاشون مواجه میشید بیشتر مستقل هستن و مربوط به جناحها، شرکتها و همراههای مختلف که به شاخههای علمی تخیلی مختلف متصلن میشه، از تعقیب توسط یک سلاح بیگانه هیولایی بگیر تا نفوذ به ناوگان دزدها یا داشتن نقش یک پلیس در حاشیه فضای شناخته شده. تنوع این تجربیات در بازی Starfield باعث تازگی میشه، بهویژه زمانی که فرصتهای اضافی به عنوان ماموریتهای مختلف مثل راهانداختن پایگاههای معدنی، کشف سیارهها، خرید و تزئین خانه یا داشتن رابطه رمانتیک با یکی از همراههاتون.
در بازی استارفیلد تفریح کنید
استارفیلد یک بازی با تفریحات بی پایانه، جایی که موضوعات، ماموریتهای جدید و فعالیتها به طور مداوم شما رو به خودشوت جذب میکنن. بنظر من تو چنین بازیهایی بیشترین لذت رو زمانی میبرید که بگذارید این جاذبهها شما رو به داخل داستان بکشونن و در عین حال جاذبههای جدیدی رو براتون بهوجود بیارن که هر زمان خواستید بتونید بینشون تغییر مسیر بدید. برخی از فعالیتها، مثل بازدید از معابد بیگانه، تعقیب کشتیهای مزدورها یا پاکسازی پایگاههای خارجی، در صورتی که پشت سر هم انجام بشن، ممکنه که در نهایت احساس تکراری شدن رو بهش ما منتقل کنن پس حواستون به این موضوع هم باشه. همچنین پاس داده شدن بین ماموریت دهنده و مقصد ممکنه گاهی اوقات حوصله سر بر باشه. حتی با وجود Fast Travelهم، اینکه تمام منظومهی شمسی رو سفر کنیم تا به یکی بگیم که فلان جا چی دیدیم یکم حوصله آدم رو سر میبره. با این حال، لحظاتی هم در ماموریتها هستن که جذابیت خاص خودشون رو دارن، مثل جا به جا شدن یک آزمایشگاه تحقیقاتی بین وضعیتهای مختلف یا یک تبادل جاسوسی در اتاق یک کلوپ رقص. در این مقاله با سیستم مورد نیاز بازی استارفیلد آشنا بشید.
فرود اومدن در سیاره جدید در بازی استارفیلد
اینکه از گشت و گذار در بازی رضایت داشته باشیم یک اصل محسوب میشه، و این چیزیه که استارفیلد خیلی بهش پرداخته. فرود آمدن در سیارهای جدید و بررسی کردن حیات وحش جدید اون منطقه در کنار بررسی شهرها و گشتن به دنبال مکانهای خاص جذابیت خاصی به روند بازی میده. در یک منظومهی جدید به یک ایستگاه فضایی ویران وارد شید که هیچکس نمیدونه داخلش چی وجود داره. داستان استارفیلد درمورد خوبی و بدی هدف انسان برای سر درآوردن از چیزیه که در دور دستها وجود داره، و خب این میتونه چیزی باشه که ذهن شما رو درگیر کنه و براتون جذاب باشه. چنین محتوایی نیاز به اجرای خیلی خوبی هم داره؛ چیزی که استارفیلد با قراردادن جزئیات و موسیقی متنی درخور که گوش شما رو نوازش میکنه تونسته تا حدودی از پس این اجرا بر بیاد. خب طبیعتاً بازیای که حداقل ۵ سال وقت براش صرف شده انتظارات بالایی هم ازش میره.
ناوبری و رابط کاربری بازی استارفیلد
چیزی که ممکنه براتون سخت و گیج کننده باشه، سیستم ناوبری و رابط کاربری بازی استارفیلده. برای مثال فهمیدن اینکه چگونه ماموریتهای سادهای مثل فروش موجودی اضافی، شخصیسازی قطعات کشتی، تعیین وظایف خدمه یا رسیدن به یک منظومهی خاص چگونه باید انجام بشه پروسهی خاصی داره و ممکنه باعث سردرگمی بشه. همچنین نیاز مداوم به ورود به منوها برای رسیدن به مقصد، احساس مسافرت بینقص رو کاهش میده. در ابتدا ممکنه این احساس رو داشته باشید که انگار داخل ماشینی نشستید که هیچ دکمهای سر جاش نیست، اما یکم که تاتی تاتی کردن رو یاد بگیرید به این نوع کنترلها مسلط میشید.
نبرد و جنگ در Starfield
نبرد زمینی در مرکز تجربهی شما قرار داره و احتمالاً اکثر بازیکنان بخش قابل توجهی از زمانشون رو مشغول به جنگیدن باشن، حتی اگه تلاش کنن که تا جایی که میشه از مبارزات دوری کنن و برن سراغ روشهای مخفی کاری، باز هم مجبور میشن تا تفنگ به دست بشن. بعلاوه تنوع اسلحهها هم در سطح قابل قبولی قرار داره و از تفنگهای لیزری گرفته تا شاتگانهایی که به نظر میرسه از فیلمهای وسترنی الهام گرفتن و حرکت آزادانه در محیطها به دلیل جتپکهایی که میتونید روی پشتتون بپوشید و به سرعت داخل محیطهای مختلف حرکت کنید. اما از اون سمت شلیک تفنگها خیلی سفت و مکانیکی به نظر میرسه و گاهی اوقات هم دشمنان و موجودات مسیرهای اشتباهی رو طی میکنن که سختی کار رو برای شما دو چندان میکنه. بیرون آوردن تفنگهای بزرگ و تخریب پایگاه دشمنان سرگرمکنندست، اما ممکنه به مذاق هر کسی خوش نیاد.
در بازی استارفیلد نبردهای فضایی با سفینه هم نقش مهمی رو ایفا میکنن، و جزو اون مواردی هستن که به تنهایی میتونن توجهها رو به خودشون جذب کنن. اما خب داخل نبردها چالش زیادی وجود نداره و به ندرت درگیر نبردهای سنگین میشید، یا بهتر بخوام بگم سطح وسطی برای این نوع مراحل وجود نداره.
در کل مدت زمان زیادی طول میکشه تا سر از ساز و کار بازی Starfield دربیارید و بتونید باهاش ارتباط برقرار کنید. اما اگه خیلی براش هایپ باشید و صبر کرده باشید ممکنه که از همون ابتدا داخلش غرق بشید چون این عنوان از اون دسته بازیاس که پتانسیل اشغال کردن تمام وقتتون رو داره. پس زمان دادن بهش خالی از لطف نیست و احتمال اینکه از بازی کردنش پشیمون بشید کمه.